«آشیانه اشراف» شنیدنی شد
تاریخ انتشار: ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۰۲۹۴۲
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، نشر نیستان به منظور فراهم کردن بستری برای مخاطبان نوجوان و جوان با آثار بزرگ ادبیات جهان طی قرون گذشته، اقدام به تولید مجموعهای از «خلاصه رمانهای مشهور جهان» کرده است. نخستین مجلد از این مجموعه که به کوشش لیدا طرزی منتشر شده است، به رمان «آشیانه اشراف» اثر ایوان تورگنیف نویسنده شهیر روسیه اختصاص دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تورگنیف رماننویس، شاعر و نمایشنامهنویس روس، برای نخستین بار کشورهای غربی را با ادبیات روسی آشنا کرد. آثار او تصویری واقعگرایانه و پرعطوفت از دهقانان روس و بررسی تیزبینانهای از طبقه روشنفکر جامعه روسیه، که در تقلای سوقدادن کشور به عصری نوین بودند، ارائه میدهد و از این منظر آثار وی به ویژه رمان «آشیانه اشراف» ستودنی و خواندنی است.
تورگنیف سالهای زیادی را در اروپای غربی و به ویژه در کشور آلمان زندگی کرد و از گذر سالیان زندگی در این منطقه هم به عنوان یک لیبرال و آزادیخواه شاهد حکومت تزاری ارتجاعی رومانفها در وطنش بود و از سوی دیگر در محافل هنری و علمی روسیه نیز روح انقلابیگری رادیکال را در جریان میدید. او در چنین وضعیتی تصمیم گرفت بخشی از آنچه حکومت ارتجاعی تزاری در روسیه بر سر هموطنانش به ویژه طبقه دهقان و کشاورز آورده بود را در قالب داستان روایت کند.
رمان «آشیانه اشراف» که کتاب صوتی آن هم اکنون در دسترس شماست اثری است که در آن نویسنده به توصیف زندگی و سپران روزگار طبقهای از جامعه قرن نوزدهم روسیه پرداخته است که هم رو به زوال و نابودی است و هم امیدوار به آیندهای روشنتر. آدمهای مورد توجه تورگنیف در «آشیانه اشراف»، آنطور که از اسم این اثر بر میآید فقط اشراف نیستند، بلکه افرادی از طبقات پایین جامعه و حال و روز درونیشان نیز در این اثر مورد توجه قرار گرفتهاند.
کتاب دیگر این مجموعه که صوتی شده یعنی «پدران و پسران» نیز اثری داستانی اما ایدئولوژیک از نویسنده به شمار میرود که سعی دارد تفاوت میان دو نسل زیستی در روسیه قرن نوزدهم را به نمایش بکشد. تورگنیف در این اثر راوی زندگی پدران و پسران روس است که از لحاظ زمانی و ایدئولوژیکی مربوط به دو دوران متفاوتی هستند. پدران نماد افراد محافظهکار و سنتگرایی هستند که در وجودشان اصلاحات یا به کندی پیش میرود یا اصلاً به وجود نمیآید و در مقابل پسران که کانون توجه نویسنده هستند افرادی بسیار رادیکال را شکل میدهند. قهرمان این داستان به نام بازارف جوانی است پیرو مادهگرایی مفرط و در جدال با مکتب مخالف خود که نمادش پدر اوست. داستان با مناظرههایی که بازارف با افراد مخالف نگاهش انجام میدهد به اوج خود میرسد؛ به ویژه در زمانی که بازارف با متانت و خونسردی کامل گاه عصبانیت آنها را هم برمیانگیزد.
۵۷۵۷
کد خبر 1763610منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: کتاب معرفی کتاب کتاب صوتی آشیانه اشراف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۰۲۹۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روستایی که سهم لکلکها شد
به گزارش خبرآنلاین ،رئیس شورای روستا در اینستاگرامش قصه لکلک جدید را منتشر میکند و از سراسر ایران، دوستداران محیطزیست چند نفری هزینه ساخت خانه جدید را برعهده میگیرند و برایش به اندازه نیاز خرید مواداولیه پول میریزند. چند روز بعد آهنگر روستا که برادر رئیس شورای روستاست، سفارش جدید را تحویل میدهد. او نیز فقط پول آهن آشیانه لکلک را میگیرد و دستمزدش حال خوب لکلکهاست. از میان روستاهای اطراف تالاب، لکلکها در روستای کپرجودکی لانه میسازند؛ چرا که این سهم از زمینهای تالابی با اراده اهالی همین روستا تالابی مانده است. جعفر کرمیپور، رئیس شورای روستای کپرجودکی در گفتوگو با همشهری از ترجیح عمده جوانان روستا میگوید که « میخواهیم تالاب را برای لکلکها حفظ کنیم.»
چه شد که به فکر ساختن لانه برای لکلکها افتادید؟
به گزارش همشهری، سیل سال۱۳۹۸ برای روستای ما برکت آورد. تالاب پرآب شد و ۲سال بعد از آن هم به لطف خدا، بارندگی خوب بود. از آن سال زادآوری لکلکها خیلی خوب شد. هرکدام ۳تا جوجه را بزرگ کردند. لکلکها تمام سال اینجا ماندند و فقط بچههایشان لانه را ترک کردند. سال بعد لکلکهای بالغ به روستا برگشتند.
عید۱۴۰۱ ناگهان، تمام تیرهای برق پر از لکلک شد. نمیدانستیم چطور به لک لکها کمک کنیم. از دوستان محیطزیستی پرسیدیم آنها گفتند برخی لاستیک کهنه به سر تیر میاندازند. آنها دهها بار چوب سرلاستیکها آوردند و باد زد و لانه را خراب کرد. یکی از فعالان محیطزیست اراک پیشنهاد داد که برایشان سبد آهنی بسازیم ولی برای این کار اداره برق باید همکاری کند و سیمهای برق را از بالای دکل، کمی پایینتر بیاورد.
عید۱۴۰۱ نخستین آشیانههای آهنی را نصب کردیم. یک روز صبح دیدم که در تمام لانهها لک لک نشسته است. اما خشکسالی همان سال باعث شد لکلکها جوجههایشان را از لانه بیرون بیندازند. بحمدالله در سال۱۴۰۲ لکلکها ۲۳لانه درست کردند و همه جوجههایشان را نگه داشتند. هیچ تلفاتی هم نداشتیم چون تالاب خشک نبود. از ابتدای امسال تا الان با کمک خیرین و دوستداران محیطزیست ۶لانه ساخته ایم.
مردم چطور کمک میکنند؟
وقتی در پیج اینستاگرام اعلام میکنم که میخواهیم برای لکلکی آشیانه بسازیم، مردم بهصورت مشارکتی هزینه ساخت لانه را پرداخت میکنند. افراد با نیت خیرات برای اموات پول ساخت را به دهیاری روستا میدهند.
۲۳۳۲۱۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901044